سامیناسامینا، تا این لحظه: 11 سال و 6 ماه و 30 روز سن داره

سامينا زيباترين هديه خدا

دخترم روزت مبارک

شنبه ١٦شهریور ١٣٩٢ امروز ولادت با سعادت کریمه اهل بیت حضرت معصومه س و روز دختره. هفته پیش دقیقه این موقع سه تایی رفتیم قم زیارت حضرت معصومه س و شب رو تو صحن مسجد جمکران خوابیدیم.کلا خوب بودی ولی یه خورده شیطونی میکردی -غلت زدنت تو صحن مسجد جمکران که هر کاری کردیم باز دوست داششتی انجام بدی ریخت و پاش غذا تو رستوران و...-چند تا عکس هست مال اون روزا که سر فرصت تو همین پست میزارمشون. راستی چون رفتیم قم وقت نکردم تاپیک ورودتو به ١٢ماهگی رو برات بنویسم .تو این ماه دیگه کامل راه میری و دایره واژگانیت هم بیشتر شده. دیگه باید کم کم آماده شیم برای اولین سال تولدت. عکسهای قبل از١١ماهگی  عکسهای ٨ماهگی ...
16 شهريور 1392

اولین مسافرت سامینا+نوروز92

امروز جمعه است نهم فروردین ١٣٩٢.سامینای عزیز ما ٢ روزدیگه  به امید خدا شش ماهش تموم میشه چقد خوبه که دیگه میتونه بخوره بنوشه و واضح ببینه و بشنوه درست مثل ما. دیروز بعدازظهر رفتیم خرم آباد وکلی گشتیم و تو هم خیلی ذوق کرده بودی وقتی خیته شدی و گرسنه رفتیم تو یه پارک نشستیم و تو شیر خوردی وخوابیدی و دوباره به گشت و گذار پرداختیم .شب هم اونجا موندیم و طبق معمول چون خونه خودمون نبودیم خوابت نبرد و اذیت میکردی.گفتیم شاید چشم خورده بودی.چون تو خیابوت هر کی تو رو میدید کلی ذوق میکرد و همش میگفتن چه عروسک نازی و... خلاصه امروز عصر راه افتادیم و برگشتیم و برات چند قوطی سرلاک گرفتیم که امیدواریم خوشت بیاد بتونی بخوری تا کم کم وارد ب...
5 شهريور 1392

سامینا وارد هشت ماهگی شد

امروز چهارشنبه١١اردیبهشت١٣٩٢ روز مادر تولد حضرت فاطمه س سامینا وارد ٨ماهگی شد دیگه کم کم بزرگ میشی و تنوع غذایتم داره بیشتر میشه دیروز بهت آب میوه طبیعی دادم . امروز ظهر بهت زرده تخم مرغ دادم که خیلی دوست داشتی وبازم میخواستی بخوری هی.      اتفاقات این مدت اینکه مریض شدی چند روز پیش وقتی بردیمت دکتر انگار همه بچه های شهر مریض شده بودند بس که شلوغ بودو گفتن به این خاطره که چند روز هوا سرد شده و...   دیروز گوشتو سوراخ کردیم اولش نمیذاشتی و خیلی گریه کردی اما کمی بعد آروم شدی. شکر خدا الان حالت بهتره و ٨ماه شدی عزیزم عکس ها: ...
5 شهريور 1392

اولین محرم سامینا

  سامینای عزیز بابایی و مامانی چون خودشون علاقه زیادی به حسین ع دارن دوست دارن تو هم همیشه راه حسین ع شهید رو ادامه بدی.ما نذر کردیم هر سال ببریمت تو هیئت. راستی دوست داریم بدونی که بابا بزرگ مامانت اولین کسی بوده که تو شهرمون هیئت داشته و الانم هرسال هیئتش دایره.باباتم هرسال میره تو هیئت خودشون حالا ما موندیم تو رو کدوم هیئت ببریم که به این نتیجه رسیدم هر روز یکشونو بریم. راستی امسال یه لباس خوشگل محرمی برات خریدیم.البته خاله اکرم از مشهد واست آورد که دستش درد نکنه.  عکس های اولین محرم سامینا       ...
5 شهريور 1392
1